راز نهان
یادم هست همیشه عاشق غزلهای آهنگین شمس بودم، به خصوص آنها که نظمی حیرتآور در اسکلت بیتها و مصراعها داشتند، مثل بیگاه شد بیگاه شد خورشید اندر چاه شد، الخ. اکثر این غزلها در بحور عروضی طویلتر سروده میشوند تا فرصت هنرنمایی بیشتر حاصل آید، و بحر رجز مثمن سالم (چهار بار مستفعلن) بیشک مناسبترین است برای این منظور. این از آهنگ وزن. اما از قافیه، اگر هر بیت را چهار پاره کنیم (یا هر مصراع را دو تکه) پارههای اول و دوم و چهارم مقفی هستند به قافیه اصلی غزل در بیت اول، بعد پارههای اول و دوم و سوم قافیهای علیهده دارند در بیتهای دیگر، ولی پارههای چهارم به قافیه اصلی غزل وفادار میمانند و باید بمانند. تمرین کردم این اسکلت را
ای ماه من، ای ماه من، روشنگر خرگاه من
بر من نگر بار دگر، روشن نما درگاه من
ترکم چرا کردی مها، زلف تو کی کردم رها
تو گوهری بس پر بها، ای مونس دلخواه من
دور از تو گل پژمرده شد، از دوریت آزرده شد
چون قلب من افسرده شد، ای مایه هر آه من
پس تو دگر پیشم بمان، من را دگر از خود مران
راز نهان بر من بخوان، ای تو ز راز آگاه من
(بهار شصت)
ای ماه من، ای ماه من، روشنگر خرگاه من
بر من نگر بار دگر، روشن نما درگاه من
ترکم چرا کردی مها، زلف تو کی کردم رها
تو گوهری بس پر بها، ای مونس دلخواه من
دور از تو گل پژمرده شد، از دوریت آزرده شد
چون قلب من افسرده شد، ای مایه هر آه من
پس تو دگر پیشم بمان، من را دگر از خود مران
راز نهان بر من بخوان، ای تو ز راز آگاه من
(بهار شصت)